زدن دکمه ی مشتری نما !!
یکی از دغدغه های ما توی تیم تبلیغاتی مون اینه که هر بیزینس آت و آشغالی رو باهاش کار نکنیم. که البته این روند باعث شده بعضی وقتا آخر ماه کفگیرمون ته دیگ بخوره.
مثلا یکیش این بود که طرف عطاری داشت و در کنارش مردم رو هم معاینه می کرد و نسخه براشون می پیچید که تو فلان کار و بکن و بیسار کار و نکن!
آدرس پیج اینستاگرامش رو هم داد که مثلا بررسی کنیم و ببینیم توی زمینه ی تولید محتوا برای پیجش چه کمکی می تونیم بکنیم.
محتواهای پیجش واقعا کرک و پر برامون نذاشت. نصف پست هاش عکس از زبون مردم بود! به این صورت که : ( این عکس زبون بیمارمون عذرا خانومه که رنگ انتهای زبونش زرده یعنی کبد چرب دارن و ما تو نسخه مون این گیاهان دارویی رو باید براشون تجویز کنیم! )
مردک دوزاری با سواد اکابر به چنان اعتماد به نفسی رسیده بود که ابو علی سینا نرسیده بود.
خلاصه ما هم زیاد کشش ندادیم و با زدن دکمه ی ایشون به مسیرمون ادامه دادیم!
- ۰۲/۱۲/۲۰
ایکاش این اخلاق و طرز فکر بین تمام شرکتهای ارایه دهنده خدمات تبلیغاتی نهادینه بشه و حاضر نشن به هر قیمتی و برای هر کسب و کاری خدمات ارایه بدن...